غیرمنطقی فکرکن تا غیرمنطقی جذب کنی

غیر منطقی فکر کن تا غیر منطقی جذب کنی !

تفکر غیرمنطقی، کلید اصلی تغییرات شگرفی است که بسیاری از افراد موفق و خلاق در تاریخ به کمک آن توانسته‌اند زندگی بشر را متحول کنند. از اولین اختراعات گرفته تا روش‌های نوین جذب فراوانی، این نوع تفکر، عامل اصلی شکستن محدودیت‌ها و ایجاد جهش‌های بزرگ در زندگی به‌حساب می‌آید.

چرا تفکر غیرمنطقی لازمه؟

برای رسیدن به جذب‌های جدیدتر، نامحدودتر، و متفاوت‌تر، باید بتوانیم تفکری خارج از چارچوب داشته باشیم؛ یعنی تفکری که محدودیت‌های ذهن خودآگاه و منطق معمولی را کنار بگذارد. بسیاری از ما در زندگی، احساسات خودمان را به عوامل بیرونی گره زده‌ایم:

– ” باید فلان مقدار پول داشته باشم تا خوشحال باشم.”

– ” باید فلان خانه یا ویلا داشته باشم تا حس موفقیت کنم.”

این طرز فکر، نشانه‌ای از ذهنیت قربانی است؛ ذهنیتی که منتظر شرایط بیرونی است تا حس خوبی پیدا کند. اما حقیقت این است که قدرت جذب واقعی، زمانی اتفاق می‌افتد که فکر و ارتعاشمان را از وابستگی به شرایط بیرونی آزاد کنیم.

مثال‌هایی از تفکر غیرمنطقی :

برای درک بهتر، تصور کنید به جای اینکه روی مشکلاتی مثل بدهی یا اجاره‌نشینی تمرکز کنید، افکاری تولید کنید که انرژی و ارتعاش مثبت ایجاد کنند:

– می‌خواهم فراوانی مالی زیادی جذب کنم و هر روز درآمد مالی داشته باشم.

– می‌خواهم تا پایان سال به خانه‌ای که دوست دارم نقل‌مکان کنم.

– می‌خواهم این‌قدر ثروتمند شوم که بتوانم به دیگران کمک کنم.

این نوع تفکر، هنری است که ذهن ناخودآگاه آن را غیرمنطقی می‌داند، اما کلید اصلی حرکت به سمت خواسته‌ها و رهایی از محدودیت‌ها است.

تاثیر تفکر غیرمنطقی بر ذهن ناخودآگاه :

ذهن ناخودآگاه، قدرتی بی‌نظیر در خلق واقعیت‌ها دارد. هر فکری که با احساس و تمرکز تکرار شود، به یک ارتعاش تبدیل شده و در نهایت، خواسته‌ها را به‌طور خودکار به سمت ما جذب می‌کند. به‌جای تمرکز بر ناخواسته‌ها، باید افکاری تولید کنیم که دقیقاً خواسته‌های ما را منعکس کنند. تکرار و تمرکز بر این افکار، ذهن ناخودآگاه را به طور پیش‌فرض در مسیر جذب خواسته‌ها قرار می‌دهد. ( برای رشد با سرعت بیشتر باید قانون مومنتوم را پیاده سازی کرد )

الهامات غیرمنطقی در دین و تاریخ :

تفکر غیرمنطقی، حتی در آموزه‌های دینی نیز نقشی کلیدی دارد. خداوند به پیامبران دستورات و راهکارهایی داده که از دید انسان‌ها غیرمنطقی بوده‌اند:

–  حضرت موسی، عصایش را به زمین می‌زد و اژدهایی خلق می‌شد.

–  حضرت ابراهیم، با اطمینان وارد آتش شد و آتش برای او گلستان شد.

این دستورات، نشان‌دهنده قدرتی شگرف است که ما نیز با تفکر غیرمنطقی می‌توانیم وارد آن کانال شویم و الهامات جدید دریافت کنیم.

برای رسیدن به خواسته‌هایی که تاکنون به آن‌ها نرسیده‌ایم، باید هنر فکر کردن غیرمنطقی را بیاموزیم. این مهارت نه تنها به ما کمک می‌کند محدودیت‌های ذهنی خود را کنار بگذاریم، بلکه ارتعاشاتی ایجاد می‌کند که جذب واقعیات جدید و متفاوت را ممکن می‌سازد. برنامه‌ریزی ذهن ناخودآگاه برای تولید و تمرکز بر افکار مثبت، مسیری است که همواره ما را به سمت فراوانی و معجزات هدایت می کند .